Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه سینما و تلویزیون: اخبار حوزه سینما و تلویزیون نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 9 خرداد ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


گریز از انزوای شعرتماشای هنرنمایی بهترین بازیگران زن سینمای ایرانبا بهترین بازیگر زن کن 2017 آشنا شوید/دایان کروگر از جنگ‌ تروا تا نخل طلا+عکستمسخر پایداری ایران برای حق هسته‌ای روی پرده دولتاسامی فیلم‌هایی در دست تولیدسینمای ایرانباز هم «لرد» و کارگردانش به ريش سينما خواهند خنديد«رابرت دنیرو»: آمریکا امروز یک کمدی گُنگ غم‌انگیز را مانَد«گیتی خامنه» و قصه‌ای دیگر از «هزارداستان»
مشروح اخبارگریز از انزوای شعر
محمد شمس‌لنگرودی پس از سال‌ها شاعری و تثبیتش در دنیای ادبیات، پس از نگارش چهار جلد «تاریخ تحلیلی شعر نو» و انتشار دفتر شعرهای بسیاری نظیر «قصیده لبخند چاک چاک»، «پنجاه و سه ترانه عاشقانه»، «باغبان جهنم» و... در شصت‌سالگی بازیگری را با «فلامینگوی شماره ١٣» آغاز کرد؛ فیلمی که اگرچه سال ٨٩ جلوی دوربین رفت اما تاکنون به نمایش درنیامده بود و به‌تازگی در گروه هنر و تجربه اکران شده است.

به گزارشبولتن نیوز، با این شاعر و بازیگر، که تجربه‌های بازیگری‌اش را در امتداد تجربه‌های شاعری‌اش می‌داند، به بهانه نمایش این فیلم درباره شعر، سینما و بازیگری گفت‌وگو کردیم.
برای شمس‌لنگرودی شاعر که چهار دهه در حوزه ادبیات فعالیت کرده و مدتی است به‌طور جدی‌تر سینما را دنبال می‌کند، چه نسبتی بین سینما و شعر برقرار است؟هرگز به دنبال یافتن خط‌وربطی بین این دو حوزه نبودم و الان هم نیستم. از قدیم‌ به موسیقی خیلی علاقه‌مند بودم، بعد هم به شعر علاقه‌مند شدم و در سنین ٢٠سالگی هم علاقه به سینما و تئاتر در من شکل گرفت. به تئاتر آناهیتا رفتم و در کلاس‌های آقای اسکویی شرکت کردم. در سال ٥٧ هم قرار بود یک تئاتری را به صحنه ببریم به اسم «مونت سِرا» نوشته روبلس، که انقلاب شد و ماند و من دوباره برگشتم به شعر. در تمام این مدت دنبال خط‌وربطی بین اینها نبودم، هر دو را دوست داشتم و احساس می‌کردم که هر دو به خیلی از نیازهای عاطفی من پاسخ می‌دهند و به گمانم می‌توانم از پس آن بربیایم. یعنی چی؟ یعنی اینکه هیچ‌موقع احساس نمی‌کردم از پسِ نقاشی بتوانم بربیایم، برای اینکه آن شور آفرینش در نقاشی برایم وجود نداشت. در شعر، موسیقی و سینما احساس می‌کردم همیشه شور آفرینش در من هست و به سمتشان رفتم.
پس درواقع اگر بخواهیم صحبت شما را جمع‌بندی کنیم، وجه مشترک این دو زمینه -شعر و سینما- این است که در شما یک‌جور شور آفرینش ایجاد می‌کنند؟بله، یک نوع شور آفرینش و گرمای رهایی. درواقع، به این معنا که وقتی دارم شعر می‌نویسم، جهانی دارم برای خودم می‌سازم که جهانِ غیرقابل تحمل بیرون نیست. سینما و تئاتر هم برای من همین‌طور است. حتما آنهایی که کار نقاشی می‌کنند، برای آنها هم این‌گونه است، ولی برای من در مورد نقاشی چنین نیست.
«فلامینگوی شماره ١٣» اولین فیلمی بود که شما در سال ٨٩ بازی کردید. چطور این اتفاق افتاد و چه شد که پا به عرصه بازیگری گذاشتید؟به درخواست آقای رسول یونان در «فلامینگو» بازی کردم. رسول یونان فیلم‌نامه فیلم را نوشته بود، می‌خواستند آن را بسازند و به من گفت بیا بازی کن و بعد هم اصرار کرد. به دلایلی نمی‌پذیرفتم، چون خیلی دور شده بودم از این فضا. ایشان گفت بیایید بنشینیم و صحبت کنیم و با کارگردان هم صحبت کن شاید نظرت عوض شد. بعد که حرف زدیم، دیدم بد نیست و یک تجربه‌ای می‌کنم و می‌بینم آن فضاها دوباره برایم زنده می‌شود یا نه؛ رفتم و علاقه‌ام باز بیدار شد. اما علاقه جدی من از وقتی شروع شد که آقای رضا کیانیان آمدند و از من خواستند در فیلم «پنج تا پنج» به کارگردانی خانم تارا اوتادی بازی کنم؛ در آنجا تصمیمم برای ادامه راه، جدی شد.
تا حالا که چهار تجربه سینمایی داشتید، این فیلم‌ها چه ویژگی‌هایی داشتند که شمایی را که در اولین مورد پیشنهاد رسول یونان را به‌سختی پذیرفتید، در این عرصه نگه داشته‌اند؟شاید مهم‌ترین دلیل ماندگارشدنم در سینما، این است که فضای شعر از هر نظر، یعنی هم فضای بیرونی که الان در شعر وجود دارد و هم فضای شخصی برای خودم که ٤٠ سال در خلوت و تنهایی حین کارکردن تجربه کردم، یک‌جوری تنهایی و انزوا را شدت می‌بخشید و من چون خیلی اهل انزوا نیستم، وقتی وارد سینما شدم، دیدم درست برعکس است، یعنی تیم عظیمی هستند با گرایش‌های مختلف، با افکار مختلف و شخصیت‌های مختلف که قرار است یک کار جمعی انجام دهند که یک برایندی دارد. خوشبختانه چون با کسانی که کار کردم، بیشترشان آدم‌های خوبی بودند، خود این فضا برایم جذاب شد، یعنی یکی از دلایل ماندگارشدنم، جذابیت فضای جمعی سینماست. در وهله بعد، نقش‌آفرینی برای شخصیت‌هایی که من هیچ موقع با آنها زندگی نکردم و قرابتی با آنها نداشتم جالب بود. اینکه در قالب آنها رفتم و احساس آنها را درک کردم، برایم بسیار جذاب بود. مخصوصا در فیلم «احتمال باران اسیدی» که کاراکتری را بازی کردم که هیچ سنخیتی با من ندارد. یک آدم تنها، منزوی، منفردی که هیچ دوست و آشنایی ندارد و بازنشسته است و با هیچ مرد و زنی ارتباط ندارد و نمی‌دانستم چنین کسی چگونه زندگی می‌کند. خیلی برایم جالب بود ببینم این فرد چگونه زندگی می‌کند. خب لازمه‌اش این بود که به این شخصیت و رفتارش فکر کنم. خب این برای من خیلی جذاب بود.

شما خودتان را به معنای کلاسیک بازیگر می‌دانید؟به معنای کلاسیک خودم را شاعر هم نمی‌دانم. مهم این است که مردم چه برداشتی کنند. مردم که می‌گویم، منظورم اهالی فن هستند. شما می‌دانید که من برای «احتمال باران اسیدی» در جشن منتقدان و نویسندگان سینما کاندیدای بهترین بازیگر سال شدم. خب برایم خیلی جذاب است، اما اگر از من بپرسید که آیا شما خودتان را بازیگر می‌دانید؟ خودم را بازیگر نمی‌دانم چون در چشم‌اندازهایم کسانی را می‌بینم که خیلی بزرگ هستند. بنابراین خودم را نمی‌توانم شاعر هم بدانم، وقتی که حافظ نیز در زبان فارسی شعر گفته. من خودم را با حافظ می‌سنجم، با سعدی؛ به قول شاملو که یک بار خصوصی به من گفته بود که اگر من به اندازه کلیم کاشانی هم بتوانم در تاریخ ادبیات نفوذ داشته باشم، کلاهم را به هوا می‌اندازم. این واقع‌بینی شاملو را نشان می‌داد. وقتی «کابوی نیمه‌شب» را نگاه می‌کنم، بازی داستین هافمن را که حیرت‌انگیز است نگاه می‌کنم، خب خیلی خام‌طبعانه است من بیایم فکر کنم که یک بازیگرم؛ طبیعتا بازیگر هستم، ولی بازیگر مهم‌بودن فرق می‌کند. بازیگر مهم داستین هافمن است.
خودتان را نابازیگر هم نمی‌دانید؟خودم را نابازیگر نمی‌دانم، خودم را صد درصد بازیگر می‌دانم، اما اگر سؤال این است که خودم را در خلوت خودم هنرمند و بازیگر می‌دانم، باید بگویم نه. چنین چیزی نیست. یعنی من مرتب در حال تراش‌دادن خودم هستم، در حال نقد خودم هستم، من در خلوت خودم وقتی دارم شعر کار می‌کنم، خودم را شاعر هم نمی‌دانم، ولی اگر کسی بیاید و بپرسد که شما شاعر هستید، می‌گویم بله، هستم. اما در لحظه آفرینش به اینکه من شاعرم فکر نمی‌کنم، در خلوت خودم مرتب در حال پوست‌انداختن هستم.
وقتی که شما کار بازیگری را در ٦٠سالگی شروع کردید، چه چیزی شور و انگیزه تجربه‌ای ناشناخته و نو را برای شما ایجاد کرد؟ نگران نبودید با پاگذاشتن در عرصه‌ای نیازموده، جایگاه تثبیت‌شده‌تان در ادبیات و شعر متزلزل شود؟من زمینه‌ کار سینمایی داشتم و از بازیگری سینما بی‌اطلاع نبودم. در سال‌های جوانی عضو کانون فیلم ایران بودم. قبلا هم گفتم جایگاهی که این‌قدر متزلزل باشد که با یک بازی خراب شود، همان بهتر که خراب شود. پس معلوم است جایگاهی نبوده. شاملو هم که می‌دانید با ایرج قادری همکاری کرد و سناریوهای خیلی نازلی نوشت. اما هیچ‌کدام از این تجارب به جایگاه شاملو لطمه نزد، برای اینکه جایگاه شاملو، جایگاه مرتفعی بود. اگر جایگاهی این‌قدر متزلزل باشد که با یک تجربه جدید مورد آسیب قرار گیرد، همان بهتر که چنین شود. منظورم این است که خیلی به جایگاه فکر نمی‌کردم، به این فضای جدیدی که جلویم قرار گرفته بود و پرجلوه هم بود، می‌اندیشیدم و کسب تجربه تازه، انگیزه من بود و معمولا هم در هر کاری می‌روم، همه تلاشم را می‌کنم، نه اینکه الزاما موفق شوم که آن بحث دیگری است؛ تلاش می‌کنم که به بهترین وجه آن کار را انجام دهم. پس جایی برای ترس باقی نمی‌ماند. من یک ترانه هم خواندم و خوشبختانه هم هرگز ندیدم چیز بدی درباره‌اش گفته شود. بعد از آن ده‌ها نفر برایم آهنگ ساختند و دیگر نخواندم، برای اینکه در آن ترانه و آهنگ چیزی بود که دیدم خوب است و حرف من است و باید تجربه‌اش کنم. در بازیگری هم همین‌جور؛ یعنی الان طبیعی است که سناریوهایی به من پیشنهاد می‌شود. الان در کامپیوترم دو، سه تا فیلم‌نامه است ولی به‌راحتی قبول نمی‌کنم، چون قصدم این نیست که بازیگر شوم. من دنبال بازی هستم، خود زندگی هم بازی است، شعر هم بازی است. درواقع بازیگری هم مثل شاعری برای من راهی است، برای بیشتر جذاب‌کردن زندگی. بنابراین خیلی به جایگاه فکر نمی‌کنم. کاری که برایش انگیزه دارم و به آن علاقه دارم، را سعی می‌کنم به‌خوبی انجام دهم، به طوری که نشان داده شد که به‌خوبی هم انجام دادم و کاندیدای بهترین بازیگری جشن انجمن منتقدان سینمایی هم شدم.
در ادامه مسیر هم نگران این نیستید که در سینما در موقعیتی قرار بگیرید که در مقایسه با جایگاهتان در شعر معاصر، موقعیت مطلوبی نباشد؟این نگرانی را ندارم، بلکه حواسم هست که با وسواس بیشتری کار کنم. مثلا شاملو به خاطر مشکلات عدیده مالی، می‌رفت به‌عنوان شغل فیلم‌نامه‌هایی که شاید چندان مطلوبش نبود هم می‌نوشت، بعدا می‌گفت آن دوران، دوران بردگی من بود، یعنی ديگر نگران نبود چون، مجبور بود این کار را بکند. من چرا نگران باشم؟ باید حواسم را جمع‌تر کنم و کار دقیق‌تری را انجام دهم.
درواقع این‌طور نیست که شما یک وسوسه‌ای داشته باشید برای اینکه ژانر تازه‌ای را تجربه کنید و بعد آن وسوسه، برای شما این نگرانی را ایجاد کند که نکند مسیری که انتخاب کردم درست نباشد؟هر کسی یک جهان‌بینی‌ای دارد. کسی که اهل تأمل است، اهل هنر است، اهل شعر و ادبیات است، حرفی برای گفتن دارد. به قول نرودا که می‌گفت همه شاعرها یک حرفی دارند که تمام تلاششان را می‌کنند که به یک وجهی آن حرف را بگویند. خب وقتی من تمام تلاشم این باشد که به بهترین وجه درونیات خودم را بیان کنم، فکر می‌کنم همین دقت و وسواس باعث می‌شود که کمتر نگران چیزی باشم و با تلاش، کارم را بکنم. می‌خواهم بگویم قبل از اینکه نگران چیزی باشم، در شروع مراقبت می‌کنم و نگرانم که در انتخاب کار بی‌دقتی نکنم.
این چهار تا تجربه‌ای که داشتید، از نظر خودتان تجارب قابل قبولی بوده‌اند؟بله، هرکدام به یک دلیل. وقتی که من «فلامینگوی شماره ١٣» را بازی می‌کردم، هنوز تصمیم به بازیگری نداشتم. ورودم یک تجربه‌ای بود برایم و وقتی در آن فیلم مشغول بازی بودم، فیلم‌بردار ما آقای آقاجانی برگشت به من گفت تو بازی‌ات خوب است. پرسیدم چرا؟ گفت خیلی بازی‌ات زیرپوستی است و غلو نداری و این برایم جالب بود که پس من می‌توانم یک مقدار دقت بیشتری بکنم. با او گفت‌وگو کردم و خواستم بیشتر برایم توضیح بدهد و او هم توضیح داد. خب این یک تجربه‌ای بود که با اینکه تصمیم نداشتم ادامه دهم، اما وقتی وارد فیلم دوم شدم، آن تجربه همراه من بود و حالا می‌خواستم ببینم چیزهای تازه دیگری می‌توانم مثل آن حرف بشنوم. اواخر فیلم «پنج تا پنج» بود که فهمیدم می‌توانم بازیگری کنم و به خودباوری رسیدم و برای همین بود که در فیلم سوم کاندیدا شدم. برای اینکه دقیقا متوجه شده بودم که وزنه بازیگری چیست. امکان دارد فردا در یک فیلم موفق نشوم که بحث دیگری است، اما در فیلم «احتمال باران اسیدی» تمام مدت مشغول تجزیه و تحلیل کاراکتر بودم. خب بعد از مدتی من شدم آن شخصیت در ذهن خودم. بیشترین تجربیاتم را در درک متن فیلم‌نامه، در فیلم سوم به دست آوردم. یعنی با تلاش خودم به دست آوردم و کسی به من چیزی نمی‌گفت. در هر کدام از فیلم‌ها یک دستاوردی داشتم و دستاوردهای هر چهار فیلم، دستاوردهای واحدی نبودند.
اغلب آدم‌ها، وقتی در یک حوزه صاحب سبک و مشهور می‌شوند، کمتر سعی بر تجربه حوزه‌های دیگر دارند. برای شما این‌گونه نبود و شما پس از چهار دهه شاعری، بازیگر شدید. در شعر و شاعری برای شما چه خلأیی وجود داشت که ریسک کردید و در یک حوزه‌ای که زبان و جهان متفاوتی با شعر دارد وارد شدید؟ چه چیزی در شاعری کم بود که بازیگری آن را جبران می‌کرد و شما را ترغیب کرد که بازیگری را تجربه کنید؟سؤال خوب و دقیقی است. من برای شما چند تا مثال می‌زنم که قضیه برایتان روشن شود. من و آقای دکتر اسماعیل‌پور تابستان دو سال پیش به کنگره جهانی شعر در چین دعوت شدیم. در آنجا همه شاعران مهم جهان که درواقع یک‌جوری نماینده شعر زبان خودشان بودند، حضور داشتند. یکی، دوهفته‌ای آنجا بودیم، شعر خوانده شد، بحث شد، کتاب‌ها چاپ شد، تلویزیون‌ها آمدند مصاحبه‌ها کردند، اما تمام آن اتفاقات، همان‌جا خلاصه شد. درحالی‌که وقتی من یک فیلمی بازی کنم، حتی اگر یک‌دهم این اتفاقات برایش نیفتد، به شکل شگفت‌آوری صدایم به گوش همه می‌رسد. این دوره، دوره‌ای است که دیگر شعر و نقاشی جلوی صحنه نیست. نگاه کنید که شعر مخاطب بیشتری را در جهان امروز جلب می‌کند؛ یا سینما یا موسیقی؟ واقعیت این است که در جهان امروز تئاتر دیگر جلوی صحنه نیست؛ نه اینکه بد است، خیلی از هنرها از تئاتر دارند تغذیه می‌کنند، اما تئاتر بُرد چندانی ندارد. خیلی از هنرها ذاتا دارند از شعر تغذیه می‌کنند. آقای باب دیلن شاعر بوده، آقای لئونارد کوهن شاعر بوده؛ اینها آمدند خواننده شدند تا حرفشان به واسطه موسیقی به گوش جهان برسد. اگر همان شعر را صرفا ادامه می‌دادند، صدایشان به هیچ کجا نمی‌رسید. برای اینکه جلوی صحنه، موسیقی است و سینما. برای منی که مخاطب برایم مهم است و حرفی دارم که می‌خواهم مخاطبم بشنود، طبیعتا سینما که بُرد بیشتری دارد جذاب‌تر است. این به این معنا نیست که شعر بُردی ندارد، این به این معنا نیست که شعر قابلیت و صلاحیت ندارد، بلکه به این معناست که اساسا شعر چنین جوهره‌ای ندارد. شعر متکی به زبان است، باید ترجمه شود به چینی، فرانسه، انگلیسی؛ اما سینما چنین نیازی ندارد، موسیقی چنین نیازی ندارد و بی‌واسطه‌تر هستند.خب طبیعتا اگر زماني كه نوجوان بودم و این امکاناتی که الان هست، وجود داشت، حتما از همان موقع می‌رفتم سمت موسیقی و سینما. یک سال‌هایی بود در دهه ٤٠ که احمد شاملو شب‌های شعر گذاشته بود، شب‌های شعر خوشه و جمعیت زیادی را از تمام ایران جذب کرده بود. خب الان دیگر شعر در آن جایگاه نیست. آن زمان هم جایگاه موسیقی و سینما مثل شعر نبود اما امروز این دو (موسیقی و سینما) جایگاه بقیه را گرفته‌اند. بنابراین شما مي‌پرسيد چه خلأیی وجود داشت، این خلأ در زندگی من نبود، در بی‌قابلیتی شعر نبود، در واقعیت جهان امروز است. به قول پست‌مدرن‌ها، جهان دارد هم‌زمان می‌شود. این هم‌زمانی را شعر پاسخ‌گو نیست. یعنی چه؟ یعنی شما الان در تلگرام به عنوان یک رسانه دنیای امروز نگاه می‌کنید و در ویدئویی می‌بینید که همسر آقای ترامپ، دست او را پس زده، و جز شما میلیاردها نفر در سراسر دنیا هم‌زمان این تصویر را دیده‌اند. این هم‌زمانی خاصیت تصویر است. شعر این توانایی را ندارد. سؤال شما بسیار سؤال دقیق، درست و زیبا بود. این عصر، عصر هم‌زمانی است، بنابراین وقتی نیرو و انرژی‌ات را برای بیان درونیاتت می‌گذاری، بهتر است برای چیزی بگذاری که در درون این هم‌زمانی جا داشته باشد.

پس می‌توان از اظهارنظر شما نتیجه گرفت که دوره فراگیری شعر تمام شده است؟یک‌جوری بله. من در خیلی از کنگره‌های جهانی شعر شرکت داشتم. در فرانسه با آدونیس و خیلی شاعران مطرح دنیا، شب شعر داشتیم در کوچه‌ها. من از برگزارکننده‌ها سؤال کرده بودم که چرا این شعرخوانی را در کوچه‌ها گذاشتید؟ ایده‌ای زیبا، جالب و جذاب بود. ما در کنار اقیانوس، کنار رودخانه‌ها، در خیابان‌ها و... می‌نشستیم و برای عابران شعر می‌خواندیم. مسئول کنگره در پاسخ به من گفت می‌خواهیم مردم را با شعر آشتی دهیم و من تعجب می‌کردم که یک آدم فرانسوی دارد این حرف را می‌زند، برای اینکه تصورم این بود که مردم لااقل در فرانسه که با شعر قهر نیستند. منتها بعدتر پی بردم که مردم با شعر قهر نیستند منتها شعر دیگر جلوی صحنه نیست. در دنیای امروز شعر، در کنار موسیقی و ترانه شنیده می‌شود. چندی پیش پینک‌فلوید ترانه‌ای خواند برای مهاجران و پناهندگان. خب اگر این یک شعر بود که فقط توی کتاب منتشر می‌شد، چند نفر آن را می‌خواندند؟ اما وقتی با موسیقی همراه شد چند نفر در سراسر جهان آن شعر را شنیدند؟ تأکید می‌کنم اینها به معنی بی‌قابلیتی و بی‌حرمتی شعر نیست و اصلا این فراگیری، جزء وظایف شعر و کارکردهای شعر نیست، جزء کارکردهای موسیقی و سینما است. یکی از عواملی که من بعد از ٦٠ سالگی آمدم و ترانه خواندم که البته ادامه ندادم و بعید است که ادامه هم دهم چون به سمت سینما کشیده شدم، همین نگرش من به مقوله شعر، سینما و موسیقی بود.
حالا که مدتی است بازیگری و سینما برایتان جدی شده، این مشغله تازه بر فعالیت شاعری‌تان سایه نینداخته است؟این هم سؤال جالبی است. نه، مطلقا. شعر دیگر جزئی از من شده است. شعر در درون آدمی سه دوره طی می‌کند. یک دوره ابتدایی است که هنوز دارد آدم را آزمایش می‌کند. خب این مرحله زود می‌گذرد. یک دوره یافتن زبان و پیچیدگی و... از این مرحله هم بگذری، اگر کارت تداوم پیدا کند و به آن مرحله سوم برسی، دیگر شعر جزئی از تو می‌شود و مثل حرف‌زدن و سایر روزمره‌هایت می‌شود. یعنی من تقریبا هر روز و هر شب شعر می‌گویم. که البته همه آنها خوب نیست. بعضی‌ها را کار می‌کنم و بعضی‌ها را پاره می‌کنم. شعر جزئی از من است، جزئی از تأملات و زندگی من. یعنی شما وقتی یک کلمه را می‌گویید، آن کلمه در ذهن من تبدیل به شعر می‌شود. چند روز قبل با آقای عباس مخبر در شهرک محل سکونتمان قدم می‌زدیم، یک درخت کهن‌سالی بود که از پایینش چند تا جوانه درآمده بود. رو به آقای مخبر گفتم نوه‌گان این درخت را ببینید! دیدن این جوانه‌ها به شکل نوه‌های آن درخت کهن‌سال، از ذهنیت شعری من می‌آید. می‌خواهم بگویم شعر بخشی از نگرش و زندگی من شده است. تلاشی برای شعرگفتن نمی‌کنم؛ اگرچه همیشه نمی‌توان شعر گفت. اما شعر با وجود من ممزوج شده است، برای همین هم امروز دیگر شعر برای من خصوصی‌تر از گذشته است و هیچ علاقه‌ای ندارم که کتابی تازه چاپ کنم. اشعارم را دارم برای خودم جمع می‌کنم و نگه می‌دارم.
همکاری با آقای علیقلیان «فلامینگوی شماره ١٣» چطور بود؟اساسا همکاری با آقای علیقلیان مسبب علاقه من به سینما شد. به خاطر شخصیت ایشان. ایشان مهندس هواپیما هستند، علاقه‌شان به شعر و مناعت طبعشان مرا دلبسته سینما کرد. تنها ترسم از ورود به سینما این بود که با یک‌سری آدم‌های ناخوشایند مواجه شوم، ولی خوشبختانه با یک‌سری آدم‌های بسیار خوشایند مواجه شدم و همان‌ها باعث شدند تا من علاقه‌مند به سینما شوم.
حالا که دیگر چهار تجربه سینمایی در کارنامه خود دارید و با بازیگرانی نظیر گلاب آدینه و رضا کیانیان هم‌بازی شدید و می‌توان گفت سینما برای شما جدی است، خودتان را جزئی از فضای سینمای ایران می‌دانید؟خودم را جزئی از سینما نمی‌دانم، خودم را هنرجوی سینما می‌دانم، کسی که در حال مطالعه سینماست و علاقه دارد شناخت بیشتری پیدا کند. حداقل دو، سه ماه در میان یک فیلم‌نامه می‌خوانم و معمولا هم فیلم‌نامه‌ها را قبول نکردم، برای اینکه شاید برای کس دیگری خوب باشد، اما برای من خوب نبوده چون چیزی که خیلی در درجه‌اول مهم است، تأملاتی است که در یک اثر هنری جریان دارد. برایم خیلی اهمیت دارد که شخصیت‌پردازی‌ها و فضاسازی‌ها و پیوند کار چگونه است. اگر آن تأملات و تم فیلم مورد قبولم باشد، با کارگردان و نویسنده وارد گفت‌وگو می‌شوم. موقع فیلم دیگر هیچ بحثی با کارگردان ندارم، حتی پشت مانیتور هم نمی‌روم، اما قبل از شروع، اگر از سناریویی خوشم بیاید، خیلی دقیق با کارگردان و نویسنده‌اش گفت‌وگو می‌کنم. می‌توانم بگویم سینما برایم یک مقوله بسیار جدی است مثل شعر.
یعنی شعر و سینما همپای همدیگر؟بله، یعنی درحال‌حاضر چنین است. امروز که فیلم‌های تاریخ سینما را نگاه می‌کنم، یک‌جور دیگری نگاه می‌کنم نسبت به ١٠ سال پیش. مثلا فیلم «کابوی نیمه‌شب» را بارها دیده بودم، اما الان که نگاه می‌کنم، به ظرایف، دقایق و جزئیاتش نگاه می‌کنم، بیشتر دقت می‌کنم و برایم خیلی جذاب‌تر است. این را هم بگویم که همه کارها را برای رضایت خاطر خودم انجام می‌دهم و اگر به خاطر رضایت خاطر خودم نباشد، به سمت هیچ‌کدام اینها نمی‌روم. یعنی همان‌قدر که در شهرک محل سکونتم، غروب‌ها از تماشای نوری که بر برگ‌ها می‌افتد و این برگ‌ها در نور تکان می‌خورند و برق می‌زنند لذت می‌برم و برایم جلوه زنده‌ای دارند و با آنها احساس پیوند می‌کنم و برایم جذاب و زندگی‌بخش هستند، به همین نسبت هنری را هم دوست دارم که برایم این‌گونه باشد و با من چنین کاری کند. اطمینان خاطرم هم از همین‌جا می‌آید که دنبال جذابیت‌های پنهان در کارها هستم و امیدوارم که در ادامه راه هم، کارها خوب پیش برود.تماشای هنرنمایی بهترین بازیگران زن سینمای ایران
از چهارشنبه این هفته، دو فیلم جدید در سینماهای کشور به نمایش در می آید، «مادر قلب اتمی» فیلمی است که حدود 4 سال پیش ساخته شده است و حالا بخت اکرانش بالاخره در ماه رمضان باز شده است.

به گزارشبولتن نیوز،مادر قلب اتمی فیلمی به کارگردانی و نویسندگی علی احمدزاده است ، داستان فیلم با یک مهمانی آغاز می‌شود، مهمانی که به مناسبت مهاجرت شخصیت «کامی» تدارک دیده شده است،‌ او قصد دارد برای همیشه به تونس برود.این فیلم از نظر بازیگر هم پرستاره است، از محمدرضا گلزار بگیریم تا ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی.
اما دیگر فیلمی که قرار است از این هفته اکران شود «رگ خواب» حمید نعمت الله است،‌فیلمی که در جشنواره فیلم فجر سال گذشته برای نخستین بار اکران شود اگرچه هیئت داوران چندان روی خوش به آن نشان ندادند اما در میان مخاطبان و منتقدان بحث های زیادی را در پی داشت و درباره این اثر بسیار نوشته و گفته شد.

لیلا حاتمی شاخص ترین بازیگر رگ خواب است که برای نقش آفرینی در این فیلم جایزه سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره را از آن خود کرد، در کنار او حمیدرضا آذرنگ و الهام کردا ترکیب بازیگران اصلی رگ خواب را شکل داده اند.
علاوه بر این دو فیلم، بزودی پوران درخشنده هم با «زیر سقف دودی» به سینماها می آید، فیلم درخشنده با یک هفته تاخیر از 17 خرداد و بعد از تعطیلات هفته آینده اکران خواهد شد.این فیلم که مانند اغلب کارهای درخشنده سوژه ای جدی و اجتماعی دارد به طلاق های عاطفی در خانواده امروز می پردازد و این موضوع مهم را آسیب شناسی کرده است.

در فیلم درخشنده فرهاداصلانی ، مریلا زارعی و بهنوش طباطبایی نقش آفرینی می کنند و جالب است که اکران زیر سقف دودی و رگ خواب تقریبا همزمان شده است تا تماشاگران در یک زمان هنرنمایی بهترین بازیگران زن سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر را بتوانند تماشا کنند چراکه مریلا زارعی هم برای این فیلم به طور مشترک با لیلا حاتمی سیمرغ بهترین بازیگر زن را به خانه برد.با بهترین بازیگر زن کن 2017 آشنا شوید/دایان کروگر از جنگ‌ تروا تا نخل طلا+عکس
دایان کروگر برای بازی در فیلم "محوشدگی" به کارگردانی فاتح آکین جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم کن فرانسه را تصاحب کرد.دایان هایدکروگر متولد ۱۵ ژوئيه سال ۱۹۷۶ در آلگرمیسن در ایالت نیدرزاکسن است. هانس پدرش متخصص کامپیوتر و مادرش، ماریا کارمند بانک است. دایان به همراه برادرش اشتفن در شهر یکصد‌هزار نفری هیلدس‌هایم به مدرسه رفته است.بعد از پنج سال کار در عرصه مدلینگ، وارد مدرسه هنرپیشگی در پاریس شد و برای تامین هزینه‌های زندگی حتی مدتی برای یک شرکت کفن و دفن نیز کار کرد. دایان هایدکروگر در سال ۲۰۰۲ در اولین‌اش فیلم با نام "پیانیست" ایفای نقش کرد.سختی تلفظ نام او باعث شد تا دایان هایدکروگر در همان اوائل ورود به دنیای سینما، "هاید" را از نام فامیلی‌خود حذف کند. او سپس در گام بعدی حرف آلمانی "Ü" را در"Krüger" با یک "U" تعویض کرد تا دیگر مردم دنیا بتوانند به راحتی نام‌اش را تلفظ کنند.شهرت جهانی دایان کروگر با فیلم تاریخی "تروا" آغاز شد. ولفگانگ پترسن، کارگردان آلمانی این فیلم، کروگر را از بین ۳ هزار کاندیدا برای ایفای نقش "هلن" برگزید. در این فیلم که برگرفته از ایلیاد اثر حماسی شاعر یونانی هومر است، برد پیت و اورلاندو بلوم در کنار دیان کروگر ایفای نقش می‌کنند.دایان کروگر برای بازی در فیلم "محوشدگی" به کارگردانی فاتح آکین روز یکشنبه (۲۸ مه/ ۷ خرداد) جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم کن فرانسه سال ۲۰۱۷ را تصاحب کرد.در فیلم "محوشدگی" دایان کروگر، نقش "کاتیا" یک زن آلمانی را ایفا می‌کند که همسر خارجی (کُرد) و پسر خود را در جریان بمب‌گذاری "نئونازی‌ها" ازدست می‌دهد. فیلمی که ریشه‌ای از واقعیت دارد و دادگاه یکی از عاملان قتل‌های زنجیره‌ای ۹ خارجی در آلمان هنوز هم در جریان است. فیلم محو شدگی اولین ایفای نقش کروگر به زبان آلمانی‌است.یکی دیگر از نقش‌آفرینی‌های موفق دایان کروگر در فیلم "آشغال‌های لعنتی" محصول سال ۲۰۰۹ به کارگردانی کوئنتین تارانتینو است. این فیلم علاوه بر فروش ۳۰۰ میلیون دلاری در جشنواره کن نیز برنده یک جایزه شده است.دایان کروگر به زبان‌های انگلیسی و فرانسه به حدی تسلط دارد که در صداگذاری فیلم‌ها از صدای اصلی او استفاده می‌شود و برای شنونده اصلا قابل تشخیص نیست که زبان مادری او آلمانی است.دایان کروگر از سال ۲۰۰۲ که برای نخستین بار روی پرده سینما ظاهر شد تا کنون در ۳۶ فیلم سینمایی و سه فیلم تلویزیونی ایفای نقش کرده است. کارنامه فعالیت‌های هنری دایان کروگر تاکنون با ۱۲ جایزه و ۶ نامزدی دریافت جایزه همراه بوده است.تمسخر پایداری ایران برای حق هسته‌ای روی پرده دولت
از ميان سه فيلمي که به زودي اکران خود را در سينماهاي کشور آغاز مي‌کنند، يکي هم فيلم «مادر قلب اتمي» است، اثري که با وجود اعمال اصلاحات از سوي شوراي پروانه نمايش باز هم از سوي اداره نظارت

منبع: بولتن نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۹۲۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هفته پررنگ فیلم کوتاه و مستند/ از یک شایعه تا وظیفه جدید سینمایی

به گزارش خبرنگار مهر، «سینما» یکی از هنرهای هفت‌گانه پرطرفدار در میان عموم مردم است که روزانه اخبار بسیاری را در سرویس‌ها و گروه‌های خبری رسانه‌ها به خود اختصاص می‌دهد و هنرمندان این رشته به ویژه بازیگران سینما، به نوعی زیر ذره‌بین جامعه هستند و به همین دلیل به محلی برای ایجاد حواشی تبدیل می‌شوند. در ادامه درصدد هستیم تا اخبار هفتگی این هنر پرطرفدار و پرحاشیه را به صورتی کوتاه و خلاصه به صورت گزارشی، پیش‌روی مخاطبان همراه خبرگزاری مهر قرار دهیم.

«اتاق فرار» و «ایساتیس»؛ پرمخاطب‌ترین بسته فیلم کوتاه و مستند در هنر و تجربه

از زمان شکل‌گیری گروه سینمایی «هنر و تجربه»، فیلم کوتاه مورد توجه بیشتری قرار گرفت و اکران عمومی فیلم‌های کوتاه در این گروه سینمایی معنایی دیگر پیدا کرد و امیدی برای فیلمسازان سینمای کوتاه برای اکران فیلم‌هایشان شکل گرفت. فیلم‌های کوتاه در بسته‌هایی ۴ الی ۷ فیلمی به صورت یک اکران واحد در سینماهای «هنر و تجربه» اکران می‌شدند که این روش، از سوی فیلمسازان سینمای کوتاه بسیار مورد توجه قرار گرفت. از سال ۱۳۹۸ تاکنون؛ بسته‌های «یلدای کوتاه»، «۱۰۸ دقیقه در یک قرن»، «بازگشت کوتاه»، «هفت»، «وضعیت قرمز»، «پنج گان کوتاه»، «یک سانس؛ چند رویا»، «ژانر وحشت» و «ژنریک؛ شش فیلم شش نگاه» و «اتاق فرار» اکران شده اند.

اقبال عمومی به فیلم‌های کوتاه به اندازه سینمای بدنه نیست اما در هفته‌ای که گذشت اعلام شد تعداد مخاطبانی که بسته فیلم کوتاه «اتاق فرار» را دیدند، بیش از همه بسته‌های قبلی بوده اند.

این اتفاق برای فیلم مستند «ایساتیس» نیز افتاد و اکران این فیلم مستند نیز با اقبال عمومی مواجه شده است. مستند «ایساتیس» ساخته علیرضا دهقان طبق آمار در سامانه سمفا تاکنون بیش از ۱۰ هزار مخاطب داشته است.

پیش از این فیلم‌های «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریان‌پور، «پسر انسان» به کارگردانی سپیده میرحسینی و «مقیمان ناکجا» به کارگردانی شهاب حسینی پرمخاطب‌ترین فیلم‌های «هنر و تجربه» (۱۴۰۱ تاکنون) بودند.

اضافه شدن ۳ فیلم به چرخه اکران سینماها

جلسه شورای صنفی نمایش روز یکشنبه ۹ اردیبهشت در خانه سینما برگزار شد که پس از بررسی، قرارداد سه فیلم ثبت شد؛ فیلم سینمایی «تاوان» به کارگردانی رامین سهراب زاده و تهیه کنندگی محسن صرافی به سرگروهی پردیس سینمایی هنر شهر آفتاب شیراز. فیلم سینمایی «نیلگون» به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده و تهیه کنندگی ایرج محمدی با پخش «رسانه فیلمسازان مولود» به سرگروهی سینما فرهنگ و فیلم سینمایی «قلهک» به کارگردانی و تهیه کنندگی مصطفی شایسته با پخش «هدایت فیلم» به سرگروهی پردیس سینمایی ملت. همچنین مقرر شد اکران فیلم‌های سینمایی «تاوان» و «نیلگون» از ۱۹ اردیبهشت در سینماهای سراسر کشور آغاز شود.

حسین سهیلی زاده پیش از این، موفقیت‌هایی را با سریال‌های تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی در جذب مخاطب به دست آورده است و «نیلگون» اولین فیلم بلند سینمایی او محسوب می‌شود و باید دید که مخاطبان سینمایی نیز از اثر او استقبال می‌کنند یا خیر.

مصطفی شایسته تهیه کننده و کارگردان سینما است که تهیه‌کنندگی آثاری چون «بی پولی» و «کنعان» را در کارنامه دارد. او نیز که کارهای سینمایی معدودی را کارگردانی است، در سال ۱۴۰۲، فیلم‌های «قلهک» و «خرچنگ» را ساخته است و حالا «قلهک» طی روزهای آینده به اکران می‌رسد.

فیلم «تاوان» هم همان «لایه های دروغ» است که پیش از این در جشنواره فیلم فجر اکران شد و به عنوان اولین فیلم اکشن مشترک ایران و فنلاند معرفی شده است.

شایعاتی برای رفتن رییس سازمان سینمایی و رد آن

در چند روز اخیر شایعاتی مبنی بر برکناری و تودیع محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی از سمت خود منتشر شده بود که در نهایت مهدی سموعی رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب توییتی به این شایعات پایان داد و تودیع یا تغییر محمد خزاعی را رد کرد.

مهدی سموعی، ابتدای این هفته با انتشار یک توییت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «شنبه در شورای زیر ساخت وزارت فرهنگ، محمد خزاعی گزارش خوبی داد، به آقای وزیر شایعات اخیر را گفتم و جویا شدم. آقای اسماعیلی در جلسه و پشت بلندگو گفت: خزاعی کارهای نیمه تمامی دارد که با مدیریت او تا پایان دولت به اتمام خواهد رسید. تمام. امروز خبر رکوردشکنی دیگری را از فروش سینما شنیدیم. از همکاران درخواست دارم به حاشیه‌ها توجه نکنند. تغییری در مدیریت سازمان سینمایی نداریم.»

اولویت‌های تولید سینما در سال جدید چیست؟

رییس سازمان سینمایی اولویت‌های تولید آثار سینمایی، کوتاه، مستند و انیمیشن در سال ۱۴۰۳ را در یکصد و هفتمین جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی اعلام کرد.

خزاعی با توجه به نهایی شدن سیاستگذاری اولویت های تولیدی در شورای عالی تولید، عنوان کرد: علاوه بر موضوعات اجتماعی، دینی، خانوادگی و اخلاقی، تقویت بنیاد خانواده، توجه به موضوع جمعیت، حل مسایل اجتماعی، خدمات و پیشرفت‌های نظام و کشور، توجه به مفاخر ملی و عناصر هویتی، عزت ملی، سبک زندگی ایرانی اسلامی، ترویج امید، موضوع ایثار، شهادت، تبیین نقش جبهه مقاومت و تقویت فرهنگ عفاف و حجاب از جمله اولویت‌های ابلاغی تولیدات امسال است. با سیاست‌های اتخاذ شده در حوزه تولید و اکران فیلم‌ها، پیش‌بینی می‌شود در سال جاری این رونق و اقبال عمومی را به آثار اجتماعی، دفاع مقدس و سایر ژانرهای سینمایی شاهد باشیم.

افزایش سقف حمایت «انجمن سینمای جوانان» از تولید فیلم کوتاه

انجمن سینمای جوانان ایران سقف حمایت‌های خود از تولید فیلم کوتاه را در همه سطوح تولیدی افزایش داد. این انجمن به‌عنوان فراگیرترین مدرسه سینمایی کشور که رسالت خود را آموزش حرفه‌ای سینما و کشف و حمایت از استعدادهای سینمایی ایران می‌داند، از طریق پیچینگ به بررسی طرح‌ها و فیلم‌نامه‌های کوتاه سینمایی می‌پردازد و بنابر سطح فیلمساز و فیلمنامه، در سه قالب «فیلم‌اولی»، «نیمه حرفه‌ای» و «حرفه‌ای» از ساخت فیلم کوتاه جوانان ایران حمایت می‌کند.

طبق مصوبه هیات‌مدیره انجمن سینمای جوانان ایران منوط به تایید فیلمنامه‌ها در فرآیند پیچینگ در سال ۱۴۰۳، فیلم‌اولی‌ها تا سقف اعتبار ۲۵ میلیون تومان، فیلم‌های نیمه‌حرفه‌ای تا سقف ۱۲۵ میلیون و فیلم‌های حرفه‌ای می‌توانند تا سقف ۲۵۰ میلیون تومان، بودجه تولید دریافت کنند. همچنین، هنرمندان پس از ساخت اثر خود، در صورت بالابودن سطح کیفی اثر و منوط به تایید شورای عالی تولید انجمن سینمای جوانان ایران، امکان درخواست متمم قرارداد را نیز دارند که در مجموع (مبلغ قرارداد به علاوه متمم) برای فیلم‌اولی‌ها تا سقف ۵۰ میلیون تومان، برای نیمه‌حرفه‌ای‌ها تا سقف ۲۵۰ میلیون تومان و برای حرفه‌ای‌ها تا سقف ۳۰۰ میلیون تومان خواهد بود.

اعلام زمان ثبت طرح در سامانه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی

سامانه ثبت طرح مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ بازگشایی می‌شود. علاقه‌مندان به سینمای مستند و همکاری با مرکز گسترش می‌توانند از ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ با ورود به سامانه ثبت طرح درdefc.ir (بخش تولید) طرح خود را ثبت کنند. پیگیری وضعیت بررسی طرح‌ها و نتایج در سامانه مرکز و صفحه شخصی امکان‌پذیر است.

اولویت‌های مرکز گسترش نیز همچون اولویت‌هایی که سازمان سینمایی اعلام کرده، به «خانواده و جمعیت»، «محیط زیست، مدیریت انرژی، حیات وحش»، «طرح مسایل اجتماعی، پرسشگری، مطالبه‌گری»، «پیشرفت و تولید در کشور» و «انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت فلسطین» اختصاص دارد.

طرح‌هایی که در قالب این اولویت‌ها نباشند اما با معیارهای تولید و حمایت در مرکز گسترش همخوانی داشته باشند، فرصت ساخت را به دست خواهند آورد، همچنین طرح‌هایی که دارای دمو باشند، در اولویت بررسی قرار خواهند گرفت.

آغاز نظارت سازمان سینمایی بر محتوای خارجی پلتفرم‌ها

پس از انتشار و ممنوعیت پخش سریال مصری «حشاشین» در پلتفرم‌های نمایشی، محمد خزاعی در نامه‌ای خطاب به معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، با اشاره به حضور پررنگ آثار سینمایی خارجی (شامل آثار مستند، کوتاه، انیمیشن و آثار بلند سینمایی) در سکوهای نمایش فیلم کشور آورده است:

«با استناد به ابلاغیه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ایجاد ساز و کار راه‌اندازی بخش نظارت و صدور تاییدیه محتوایی فیلم‌های خارجی متقاضی نشر بر سکوهای نمایش فیلم، از این پس عرضه این آثار منوط به اخذ تاییدیه نمایش از سازمان سینمایی است.»

در این نامه بر تهیه ساز و کارهای لازم برای تشکیل و اداره این مجموعه نظارتی و نیز تدوین دستورالعمل نحوه نظارت و صدور تاییدیه محتوایی فیلم‌ها و آثار سمعی و بصری متقاضی نشر بر سکوهای نمایش فیلم تاکید شده است. خزاعی در این نامه همچنین تدوین ضوابط ناظر بر فیلم‌های خارجی متقاضی نشر بر بسترهای نمایش فیلم و نیز برگزاری جلسات مختلف با بخش‌های مربوطه را خواستار شده است. با توجه به اهمیت نظارت بر آثار سینمایی خارجی و پایش محتوایی این آثار صدور این ابلاغیه فصل تازه‌ای در تخصصی شدن و تمرکز بیشتر بر ماهیت آثار خارجی ارزیابی می‌شود.

اکران خصوصی «مست عشق» برای شمس و مولوی پژوهان

اکران خصوصی فیلم سینمایی «مست عشق» برای مولوی‌شناسان، شمس پژوهان و شاهنامه‌پژوهان روز جمعه ۱۴ اردیبهشت‌ ماه در موزه سینما برگزار شد. در این اکران، چهره‌های برجسته‌ای چون محمدعلی موحد، میرجلال‌الدین کزاری، ژاله آموزگار پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی، عبدالمجید ارفعی متخصص زبان‌های باستانی و مترجم خط میخی عیلامی، لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر و یونس شکرخواه متخصص علوم ارتباطات حضور داشتند.

حسن فتحی در این مراسم متنی را قرائت کرد که عبارت است از:

«همه ما آدم‌ها بی‌آن که خواسته باشیم، متولد می‌شویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسؤولیت اخلاقی همراه است؛ مسؤولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه می‌زند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاه‌تر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخ‌کامی و خشونت و نفرت‌پراکنی، می‌تواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شده‌ این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگ‌نظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم. این اثر سینمایی بی‌هیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطره‌ای از دریای بیکران اندیشه‌های عرفانی است.»

کد خبر 6096213

دیگر خبرها

  • صحنه‌هایی از فیلم جدید محمدرضا فروتن پس از ۵ سال | ببینید
  • موزه سینما بزرگداشت کیانوش عیاری را برگزار می‌کند
  • بررسی «مست عشق» حسن فتحی در رادیو
  • بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما
  • افتتاح گنجینه کیانوش عیاری در موزه سینما/ ۴ فیلم مرمت‌شده از کارگردان روز باشکوه روی پرده می‌رود
  • دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم/ نگاهی به فیلم مست عشق
  • آیا سلبریتی‌ها جای کسی را در تئاتر تنگ کرده‌اند؟
  • هفته پررنگ فیلم کوتاه و مستند/ از یک شایعه تا وظیفه جدید سینمایی
  • پرده‌های حفاظت خورشیدی؛ راهکار پایداری ساختمان‌ها
  • سری جدید برنامه «هفت» از امشب در قاب تلویزیون